×
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۱
ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی مکن
با چنان روی نکو بنیاد بد خوبی مکن
ما به آب دیده و خون دلت پرورده ایم
سرمکش ای شاخ گل از ما و خودرویی مکن
چون نمی جویی دلم را کز جفا آزرده یی
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷۲
سرکشی بگذار پیش امر حق تسلیم کن
آتش نمرود را گلزار ابراهیم کن
بر تو دشوارست اگر یکجا وداع مال و جان
پیشتر از رفتن جان، مال را تسلیم کن
نخل بهتر در زمین نرم بالا می کشد
[...]