گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۶۳

 

می کشد گردن هدف از اشتیاق تیر تو

زخم را آغوش رغبت می کند شمشیر تو

از جراحت روی گردن کی شود نخجیر تو؟

زخم را آغوش رغبت می کند شمشیر تو

از دم تیغ تو هر زخم آیه رحمت بود

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۶۴

 

نیست صید لاغر من قابل نخجیر تو

از سبکروحی مگر بر خاک افتد تیر تو

بر شکوهش گرچه تنگی می کند این نه رواق

نیست خالی ذره ای از حسن عالمگیر تو

هست در هر حلقه اش دام تماشایی دگر

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode