گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰۷

 

بی نقاب آن چهره را دیدن نمی آید ز من

پنجه خورشید تابیدن نمی آید ز من

می توانم شد سپند آن روی آتشناک را

گر به گرد شمع گردیدن نمی آید ز من

از سبک جولانی عمرست بی آرامیم

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰۸

 

از جفای چرخ نالیدن نمی آید ز من

گوش خصم سفله تابیدن نمی آید ز من

دست بیعت با توکل داده ام روز ازل

از برای رزق کوشیدن نمی آید ز من

شمعم اما خانه همسایه از من روشن است

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode