گنجور

جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۲۱ - نظامی

 

جو به جو محنت من زان رخ گندمگون است

که همه شب رخ چون کاهم ازان پرخون است

دانه گندم او سنبل تر دارد بار

کمترین خوشه او سنبله گردون است

من نخوردم بر ازو صبرم ازو گندم خورد

[...]

جامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۰۶

 

نامه لاله که داغ جگرش مضمون است

چشم بر راه قبول نظر مجنون است

در سواد ورق لاله اگر غور کنی

گرده دامن لیلی و سر مجنون است

رتبه چین جبین اهل هوس نشناسند

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶۴

 

سیدا مرغ خوش الحان ز چمن بیرون است

طوطی و زاغ یکی درنظر گردون است

دلم از زمزمه جغد مزاجان چون است

صایب از قحط سخندان همه کس موزون است

سیدای نسفی
 
 
sunny dark_mode