گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹۹

 

چشمم از خواب پریشان، چشمه پر سنبلی است

از دل صد پاره هر مژگان من شاخ گلی است

دردمندان ترا هر لخت دل، مه پاره ای است

موشکافان ترا هر آه، مشکین کاکلی است

گرچه از یک خم می بیرنگ وحدت می کشند

[...]

صائب تبریزی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۳ - مصیبت حضرت امیرالمومنین(ع)

 

ای بدن کاندر عماری همچو مهر منجلی است

گوئیا جسم علی صهر نبی حق راولی است

واقف اسرار رمز هرخفی و هرجلی است

مجتبی فرمود آری این بدن نعش علی است

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode