گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۸

 

چون تنک‌ظرفان کجا من می ز ساغر می‌کشم

همچو غواص گهرجو، شیشه بر سر می‌کشم

از کفم سررشتهٔ پرواز بیرون رفته است

گر گشایم بال را، خمیازه بر پر می‌کشم

هردم از یاد لبش خود را تسلی می‌دهم

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۷۹

 

پرده از حسن عمل بر دامن تر می کشم

چون صدف دامان تر در آب گوهر می کشم

مهر گل را بر گلاب انداختن کا رمن است

ناز آن لبهای میگون را ز ساغر می کشم

راهرو را در قفا دیدن دلیل کاملی است

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۹۸

 

پرده بر حسن عمل از دامن تر می کشم

چون صدف دامان تر در آب گوهر می کشم

مهر گل را بر گلاب انداختن کار من است

ناز آن لبهای میگون را ز ساغر می کشم

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode