گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲

 

خضر از لب تشنگان روی آتشناک اوست

یوسف از خیل اسیران گریبان چاک اوست

گر سری دارم به زلف خوبرویان دور نیست

کز پریشان خاطری پندارم آن فتراک اوست

بخت آنم کو، که گوید چون رسد بر تربتم

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۹

 

آن که چاک سینه ام از غمزه بیباک اوست

خنده صبح قیامت یک گریبان چاک اوست

باده عشق از سبکروحی به ما آمیخته است

ورنه روی آسمان نیلی ز دست تاک اوست

برق می بوسد زمین خاکساران را ز دور

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۰

 

آن که داغ لاله زار از روی آتشناک اوست

سینه ما چاک چاک از غمزه بیباک اوست

آن که چون مجنون مرا سر در بیابان داده است

حلقه چشم غزالان حلقه فتراک اوست

می کند روشندلان را تربیت دهقان عشق

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode