گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۸

 

دختری بر باد داده غنچهٔ خندان گل

بلبل سرمست مانده واله و حیران گل

خوش گلستانی و در وی عندلیب جان ما

هر زمانی داستانی سازد از دستان گل

صحبت گل را غنیمت دان و گل را برفشان

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳۴

 

خنده کردی درگلستان تازه شد ایمان گل

آتش بیطاقتی بالا گرفت از جان گل

رخنه ای تا هست فیض آفتاب حسن هست

بلبل ما در قفس مست است از احسان گل

بلبلان را در میان آب و آتش غوطه داد

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode