گنجور

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۳

 

می‌رود از خویش دل چون دیده حیران می‌شود

ای خوش آن عاشق که محو روی جانان می‌شود

دور از انصافست از بهر دعا برداشتن

آشنا دستی که با چاک گریبان می‌شود

طبیب اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۳

 

آینه چون جلوه گاه روی جانان می‌شود

روی جانان ظاهر و آئینه پنهان میشود

نیست شد چون آینه در حسن دلبر لاجرم

هر صفات دلبری از وی نمایان میشود

حسن آن معشوق را آئینه انسانست لیک

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode