×
ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶
هر که ما را در هوای او ملامت میکند
راستی خود را سزاوار غرامت می کند
شرم ناید سرو و گل را پیش بالا و رخش
کین همی لافد بقد او یاد قامت می کند
گر دلم شد بسته زنجیر زلفش باک نیست
[...]
خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲
راستی را شیوهای کآن سرو قامت میکند
گر به قصد سرکشی نبوَد قیامت میکند
دوش فکر ماه میکردم که جانان رخ نمود
روشنم شد این که اظهار کرامت میکند
ناصح ما از هنر بویی ندارد غیر از این
[...]
فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹
بهر آزادی هر آن کس استقامت میکند
چاره این ارتجاع پر وخامت میکند
گو سپر افکن در این شمشیربازی از نخست
هرکسی کاندیشه از تیر ملامت میکند
باید از اول بشوید دست از حق حیات
[...]