گنجور

مسعود سعد سلمان » توصیفات » شهرآشوب » شمارهٔ ۶۱ - در حق دلبر کاتب گفته

 

تا بدیدم که شد از دست تو ای جان پدر

قلم چون زر بر کاغذ چون سیم روان

من به امید وصال تو به کردار قلم

لاغر و زرد و نوان گشتم و گریان و دوان

من بسان قلم ار روزی فرمان دهیم

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » ماههای فارسی » شمارهٔ ۴ - تیرماه

 

ماه تیرست ای نموده تیره از روی تو ماه

می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه

وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان

جان بدین گفته که من گفتم گواه آید گواه

دل به می تازه ست تازه جان همی شادست شاد

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۱۶ - مهر روز

 

روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان

مهر بفزای ای نگار ماه چهر مهربان

مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر

مهربانی به بروز مهر و جشن مهرگان

جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ

[...]

مسعود سعد سلمان