گنجور

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۴

 

ما ز مادر داغ بر دل خاک بر سر زاده‌ایم

همچو طفل غنچه در دامان نشتر زاده‌ایم

نام ما مردود عالم روزی ما خون دل

ما و غم گویا به یک طالع ز مادر زاده‌ایم

شسته‌ایم از دل به خون عافیت نقش مراد

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲

 

در مزاج درد خود ذوق مداوا سوختیم

نسخه اعجاز در دست مسیحا سوختیم

باد دامان تب امشب آتش ما تیز کرد

کز تف مژگان متاع هفت دریا سوختیم

مشرب پروانه ما را از گرانجانی رهاند

[...]

فصیحی هروی
 
 
sunny dark_mode