گنجور

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۲ - در مرثیه قتل ناصرالدین شاه و جلوس مظفرالدین شاه

 

جای آن دارد که گردون اندرین غم خون ببارد

لیک بر تخت همایون شه نو چون ببارد

در عزای شاه ماضی کایزد از وی باد راضی

نی عجب گر سیل خون از دیده گردون ببارد

لیک باید تهنیت را در جلوس شه مظفر

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۴ - قطعه

 

از دو چشمم آب یکسر گشته جاری خون ز یکسو

دست و پایم بسته دین از یکطرف قانون ز یکسو

قامتم را کوژ دارد خون دل از دیده بارد

آن قد موزون ز سوئی و آن رخ گلگون ز یکسو

بسته عهد اتفاق اندر پی تاراج دلها

[...]

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode