گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١۴ - وله ایضاً

 

گر نکته های ابن یمین را تو منکری

هات الذی عری بک یا منکری وهات

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١۴ - وله ایضاً

 

میخواستم که قافیه وحدان بود تمام

تا مختلط بهم نشود حنظل و نبات

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١۴ - وله ایضاً

 

خود دیدم آنکه طبع ضعیفم بشایگان

کردست یکدو جا ز سر غفلت التفات

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١۴ - وله ایضاً

 

آری سزد که خورده نگیرند زانکه آب

شیرین و شور هر دو همی خیزد از قنات

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١۴ - وله ایضاً

 

یا رب بنور پاک محمد که عفو کن

ز ابن یمین گناه که طاعت نکرد و فات

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١۴ - وله ایضاً

 

طاعت ز مفلسان گنهکار خود مجوی

کز مفلسان بشرع نخواهد کسی زکات

ابن یمین
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰

 

تا از لبت وظیفهٔ دشنام کرده‌ای

دعای دولت تو بر زبان ماست

کمال خجندی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰

 

سر رشته قرار شد از دست و همچنان

انگشت پیچ چون سخن زلف دلرباست

کمال خجندی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰

 

ما را از روی خوب مکن منع ای فقیه

کین فق در شریعت اهل نظر رواست

کمال خجندی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰

 

آنجا که خادمان ز عقیدت نفس زنند

از ما سر ارادت و از دوست خاک پاست

کمال خجندی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰

 

گر شبوة کمال بپرسد کسی زانو

گوسوفی ایست و رند ولی بارسا نماست

کمال خجندی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۵ - مسمط

 

ناقابل است آن که بنامد به کوی تو

آن کس که در گذار تو افتاد قابل است

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۵ - مسمط

 

چندان که گرد خرمن هستی برآمدم

کاهی نیافتم که ز ذکر تو غافل است

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۵ - مسمط

 

از آرزوی روت تشنه بمیرم ننگرم به آب (؟)

آب حیات بی تو مرا زهر قاتل است

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۵ - مسمط

 

روزی اگر به کوی مرادی رسی عماد!

آنجا مقام توست گذر کن که منزل است

نسیمی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » مسمط

 

در دست صبح تیغ زر اندود آفتاب

گویی که ذوالفقار شه اولیا علی ست

خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » مسمط

 

کز راه شوق شیوهٔ پیر و جوان باغ

مداحی شهنشه ملک فتا علی ست

خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » مسمط

 

کز بعد سیّد عربی مقتدای دین

اسلام را ز راه یقین مقتدا علی ست

خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » مسمط

 

کاین زمره را به وقت حساب گناه خویش

فریاد رس شفیع امم مرتضا علی ست

خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » مسمط

 

لب تشنگان بادیهٔ خوف را چه غم

مجموع را چو شافی روز جزا علی ست

خیالی بخارایی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۰
sunny dark_mode