گنجور

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۷

 

دوش مستان بگذشتند و صلائی کردند

درد دل را ز می پخته دوائی کردند

نوبت شیفتگی بر در میخانه زدند

خطبهٔ‌ عشق تو ایوان سرائی کردند

مطرب آوازه در انداخت که شاهان جهان

[...]

ناصر بخارایی