گنجور

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹

 

کسی بامن چه در صورت پرستی حرف دین گوید

ز آزر گفت دانم گر ز صورت آفرین گوید

دلم در کعبه از تنگی گرفت، آواره ای خواهم

که با من وسعت بتخانه های هند و چین گوید

به خشمم ناسزا می گوید و از لطف گفتارش

[...]

غالب دهلوی