×
عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۶
سودای توام بیدل و دین میخواهد
خمّار و خرابات نشین میخواهد
من میخواهم که عاقلی باشم چُست
دیوانگی توام چنین میخواهد
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳
ز من آن مغبچه ترک دل و دین میخواهد
در ره عشق ثباتم به ازین میخواهد
نیست ترک دل و دین در روش عشق خطا
میکنم هرچه دل آن بت چین میخواهد
نتوانم که نباشم نفسی زار و حزین
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶
یار ما را به ازین زار و حزین می خواهد
به ازین چیست که ما را به ازین می خواهد
هوس عاشقی آن بت بی باک کند
خویش را هر که چون من بی دل و دین می خواهد
آهم از چرخ برین می گذرد وه کان تیر
[...]