گنجور

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸

 

دل و دین می کنی یغما بدین رخ

جهان گشتم ندیدم اینچنین رخ

چه آتش پارهٔ بگرفته مأوا

بکانون دلم ز آن آتشین رخ

بشکر خنده زد آن انگبین لب

[...]

حکیم سبزواری
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۰

 

تعالی الله از این بالا وزین رخ

ندیده کس چنین قامت چنین رخ

کنی روز مرا شب چون نمائی

نهان در زیر زلف عنبرین رخ

ز حیرت نقش بر دیوار گردند

[...]

صغیر اصفهانی