گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۵

 

بویی ز سر زلف نگارین به من آرید

یک تار ازان طره مشکین به من آرید

مخمورم و جانم به سوی می نگران است

آن باده که در داد نخستین به من آرید

خواهید که از خاک برآیم پس صد سال

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۱۲۸

 

بویی ز سر زلف نگارین به من آرید

یک نافه از آن طرّه مشکین به من آرید

از چشم و رخم سیم و گهر تحفه بریدش

وز زلف و رُخش سنبل و نسرین به من آرید

تا بوک به شیرینی جان را به لب آرم

[...]

جلال عضد