×
عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۲۹
کوثر که لبِ ترا ندیم افتادهست
سر بر خطِ سبزِ تومقیم افتادهست
آفاق ز روی تست روشن همه روز
خورشید بهانهای عظیم افتادهست
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۷۱
طره عنوان جمال تو چو جیم افتاده ست
دهن تنگت ازان چشمه میم افتاده ست
زان قد و زلف که گویی الف و لام ویند
لام الف وار دل خسته دونیم افتاده ست
قدت آن نخل بلند است و لب آن تازه رطب
[...]
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۷۲
جانم از عشق تو در ورطه بیم افتاده ست
دلم از تیغ فراق تو دونیم افتاده ست
جیب گل نافه چین شد به گلستان گویی
دامن زلف تو در دست نسیم افتاده ست
حاصل خویش بجز رنج سفر هیچ ندید
[...]