×
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۶
آنکو گوید هست قضا تیشه من
یک شاخ نتابد زدن از بیشه من
اندیشه شده ست از جهان پیشه من
کس را نبود طاقت اندیشه من
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید
اگر سجده کنم هر پیشهٔ من
بود پیش تو این اندیشهٔ من
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۸ - در بیان وصل و هجران نکویان و رفتن شیرین به تماشای بیستون
چنین می رفت در اندیشهٔ من
کز اول روز دانی پیشهٔ من