گنجور

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » سخن دیوانه‌ای دربارهٔ عالم

 

یا نه، بال و پر بسوز و خویش هم

تا تو باشی از همه در پیش هم

عطار
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷۴

 

ای رخت چون ماه و از مه بیش هم

خسته کردی سینه ما، ریش هم

غمزه تو بر صف خوبان زند

گر نرنجی بر دل درویش هم

تیره کردی عیش ما و روز دل

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۵

 

دل ز چشم او به نازی مست شد بی خویش هم

ناز خود گو بیش کن تا میرمش زین بیش هم

چون به آن قانع نشد کز غمزه دلها ریش ساخت

میفشان گر از لب خندان نمک ریش هم

سرزنش در عشق او دل را بدان ماند که ریش

[...]

کمال خجندی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۱۸ - فی التنبیه

 

چو همجنس بودند وهم کیش هم

به شادی نشستند در پیش هم

بلند اقبال