×
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۳۲
اگر آبی رحم در چشم دشمن
بچشم دوست گلنار ملیسم
سپیدی روی من نور الهی
که در دین مرد یکرنگم نه پیسم
وگر پیرم چو شهوتراند باید
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۳۳ - بمحشر از شهیدان خنیسم
مرا تلخی نباید دادن جان
چو انگشت شهادت شهد لیسم
بزیر تخته خواهد بود جایم
اگر سلطان ملک طاقدیسم
ز خشت و خاک را هم غیسه روید
[...]
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۰۱ - حکایت راهبی که فریفته نشد به دعوی شیطان که گفت من عیسی ام از آسمان نزول کرده
بانگ برداشت که من ابلیسم
لیک تو ایمنی از تلبیسم