×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵۵
صبح شد مطرب، قدح را پر کن از می زود باش
از دم جان بخش جان کن در تن نی زود باش
میپرد گوش اجابت در هوای نالهات
هایهایی سر کن ای بیدرد، هی هی زود باش
این که می از خم به مینا میکنی، در جام کن
[...]
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۷
ساقیا در گرد کن جام پیاپی زود باش
نشئه دیگر میدهد می بر سر می زود باش
شعلهای از عشق پیدا کن که پیری میرسد
بر فروز آتش که آمد موسم دی زود باش
انتقام ناز او از ما فقیران میکشی
[...]