×
عنصرالمعالی » قابوسنامه » باب نهم: اندر ترتیب پیری و جوانی
گفتم که در سرای زنجیری کن
با من بنشین و بر دلم میری کن
گفتا که سپید هات را قیری کن
سودا چه پزی؟ پیر شدی پیری کن
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۰ - داستان بهرام با کنیزک خویش
دل درانداز و جان پذیری کن
یک زمانش لگامگیری کن
ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۹
ای بخت سیاه بخت تدبیری کن
وی ناله سینه سوز تاثیری کن
ای آه تورا به آسمان باید رفت
برخیز که شب گذشت شبگیری کن