×
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۴
ز دل چون غنچه یک چاک گریبانگیر میخواهم
گشاد کار خود بیناخن تدبیر میخواهم
نیام مخمور می کز قلقل مینا به جوش آیم
سیه مست جنونم غلغل زنجیر میخواهم
به کوثر گر زند ساغر ندارد بسملم سیری
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۵
شب وصل است از بخت اندکی توقیر میخواهم
به قدر یک دو دور صبح محشر دیر میخواهم
ز تیغ ناز او در خون تپم چندان که دلگردم
جهانگرکیمیا خواهد من این اکسیر میخواهم
به رنگ غنچه امشب دیدهام خواب پریشانی
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۳
من از ساقی برای دفع غم توقیر میخواهم
ز جوش قل قل مینا چو می تشهیر میخواهم
ز نزدیکان عشقم گرچه از طرح خرد دورم
ز ویرانی بنای خویش را تعمیر میخواهم
برای خرمن محنت که خاکش بر فلک بادا
[...]