گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸۲

 

شکوهٔ اسباب چند، دل به رمیدن دهیم

دامن اگر شد بلند گریه به چیدن دهیم

درد سر ما و من سخت مکرر شده‌ست

حرف فراموشیی یاد شنیدن دهیم

عبرت این انجمن خورد سراپای ما

[...]

بیدل دهلوی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۵

 

سوخت جگر تا کجا رنج چکیدن دهیم

رنگ شو ای خون گرم تا به پریدن دهیم

عرصه شوق تو را مشت غباریم ما

تن چو بریزد ز هم هم به تپیدن دهیم

جلوه غلط کرده اند رخ بگشا تا ز مهر

[...]

غالب دهلوی