گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱۷

 

به حق روی تو که من چنین رویی ندیدستم

چه مانی تو بدان صورت که از مردم شنیدستم

چنین باغی در این عالم نرسته‌ست و نروید هم

نه در خواب و نه بیداری چنین میوه نچیدستم

دعای یک پدر نبود دعای صد نبی باشد

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷۵

 

بر بوی تو هر کجا گلی دیدستم

بوئیدستم سرشک باریدستم

در هر چمنی که دیده‌ام سروی را

بر یاد قد تو پاش بوسیدستم

مولانا
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۵

 

ز آن شب که رخت دیده، گلت چیدستم

ا زدیدن روز، دیده پوشیدستم

هر روز گرفته شمع خورشید بکف

گردم پی آن شب که، تو را دیدستم

آذر بیگدلی