گنجور

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۴۹

 

صد فتنه ز عشق تو برانگیخته شد

با خون دلم عشق تو آمیخته شد

از خنجر آبدار آتش فعلت

تا چشم زدم خون دلم ریخته شد

عین‌القضات همدانی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷۵

 

با هرکه دمی عشق تو آمیخته شد

گویی که بلا بر سر او ریخته شد

منصور ز سر عشق می‌داد نشان

حلقش به طناب غیرت آویخته شد

مولانا
 

ابن حسام خوسفی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲

 

چون لاله و سبزه باهم آمیخته شد

از لؤلؤی تر زمرد انگیخته شد

گل خنجر بید دید برداشت سپر

می گفت که خون ارغوان ریخته شد

ابن حسام خوسفی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۵۰ - آتش داغ

 

« ای که با مهر تو آب و گلم آمیخته شد!

شور از آتش داغت به دلم ریخته شد »

ای شهیدی که شدی کشته لب آب روان

تشنه لب خون ز گلویت به زمین ریخته شد

خاک شد تربت و مسجود خلایق گردید

[...]

ترکی شیرازی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۰ - در وضوء گرفتن فخر امم(ص)

 

تمام رشته بار و برش گسیخته شد

چو اشک غمزده‌گان میوه‌هایش ریخته شد

صامت بروجردی