×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۴ - اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس
چو تو دل خوش کنی با شهریارم
من آن افسون بنهفته بیارم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۱ - در نموداری سر توحید به هر نوع
چو کل کردم دراینجا اختیارم
نه بیند هیچ جز دیدار یارم
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۵
ای بس که ز دیده خون دل می بارم
کز دست برون رفت بدستان یارم
با ما اگر امروز ببازی ناید
فردا چو ببینمش ببازی آرم
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۲ - حکایت کردن کثیر شاعر عاشق عزه از مجنون پیش خلیفه
چیزی که بود شبیه یارم
چون طاقت خوردن وی آرم