گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹

 

مرا چو شبنم از آن مایه حیات کم است

که آفتاب مرا با من التفات کم است

چرا چو آب حیات از لبم نبخشی جان

مگر دهان تو از چشمه حیات کم است

زکوه میوه خوبی چو جستم از دهنت

[...]

اهلی شیرازی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱۹ - حکایت زاهدی که به وقت بایزید در بسطام وحید التقوی بود

 

زانکه این هستی حجاب محکم است

این سد از سد سکندر کی کم است

اسیری لاهیجی