گنجور

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

مرا کناره ی جویی و یک سبوی شراب

هزار بار زجنت به است و بوی شراب

کنون که در دم نزعم پیاله ده که به گور

کسی شراب برد به که آرزوی شراب

عجب که روزه ما را خدا قبول کند

[...]

ابوالحسن فراهانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹

 

بر آن سرم که کنم فاش گفتگوی شراب

گواه مستی زاهد شوم چه بوی شراب

رسانده ایم به جایی شراب خوردن را

که پشت دست نهد پیش ما سبوی شراب

به محفلی که نباشی چو موج می خندان

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰۶

 

ز بس به می شدم آلوده چون سبوی شراب

توان مقام مرا یافتن به بوی شراب

گل امید من آن روز رنگ می گیرد

که بشنوم ز لب لعل یار، بوی شراب

اگر چه گرد برآورده ام ز میکده ها

[...]

صائب تبریزی