×
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۷
ای به خورشید سیاهی زده از روی سفید
ماه نو را ز رهت گرد بر ابروی سفید
سنبلی تاب به شاخ گل نسرین زده است:
خم گیسوی تو پیچیده به بازوی سفید
نشود هیچ در آیینهٔ روشن پنهان
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۹
چشم ما را پرده غفلت شد ابروی سفید
باز ناورد از ختا این نافه را موی سفید
دیگران را گر ز پیری صبح آگاهی دمید
شد دل ما شیر مست غفلت از موی سفید
کی شود طبع هوسناکان زپیری تنگدل؟
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۵۳
می خلد بیشتر از تیر به دل موی سفید
کار شمشیر دو دم می کند ابروی سفید
خواب من چون نشود تلخ ز پیری، که مرا
می گزد بیشتر از مار سیه، موی سفید
می کند ماه محرم مه عید خود را
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۹۲
عیب باشد مشرب طفلانه با موی سفید
شوخی از پیران بود چون عشوه ز ابروی سفید
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۹۳
ز ارتکاب جرم، پاکان زودتر رسوا شدند
رنگ خجلت بیشتر پیداست در روی سفید