گنجور

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۹

 

چون آمد شد بریدم از کوی تو من

دانم نرهم ز گفت بد گوی تو من

بر خیره چر آنگ ه کنم سوی تو من

بر عشق تو عاشقم نه بر روی تو من

سنایی
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل سادس - حقیقت و حالات عشق

 

یک روز گذر کردم در کوی تو من

ناگاه شدم شیفتۀ روی تو من

بنواز مرا که از پی بوی تومن

ماندم شب و روز در تکاپوی تو من

عین‌القضات همدانی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۳

 

آن رفت که کردمی نگه سوی تو من

خوشدل شدمی بدیدن روی تو من

رو رو که چو آگه شوم از خوی تو من

گر مشک شوی هم نکنم بوی تو من

سید حسن غزنوی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

نظر گر بفگنم از سوی تو من

نیارم آن نظر بر روی تو من

عطار
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴

 

گیرم که ز شوق رخ نیکوی تو من

آیم به نظاره بر سر کوی تو من

کو طالع آنکه سوی من بینی تو

کو زهره ی آنکه بنگرم روی تو من

رفیق اصفهانی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

چون آمد و شد بریدم از کویِ تو من

دانم نرهم ز گفت بدگوی تو من

برخیره چرا نظر کنم سویِ تو من

بر عشق تو عاشقم نه بر روی تو من

رضاقلی خان هدایت