×
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
پیش ایشان دیدم آن روی ترا
راز بشنید ستم آن موی ترا
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۹۸ - توزیع کردن پایمرد در جملهٔ شهر تبریز و جمع شدن اندک چیز و رفتن آن غریب به تربت محتسب به زیارت و این قصه را بر سر گور او گفتن به طریق نوحه الی آخره
وارثی نا بوده یک خوی ترا
ای فلک سجده کنان کوی ترا
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲
ای تازه تر از برگ سمن روی ترا
صد عاشق شیداست بهر کوی ترا
مویت بمیان میرسد و طرفه تر آنک
هرگز نرسد میان بیک سر موی ترا
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳۹ - داستان دختر بازغه نام از نسل عاد که به مال و جمال نظیر خود نداشت و غایبانه عاشق جمال یوسف شد و در آن آیینه جمال حقیقت دید و از مجاز به حقیقت رسید
که زد پرگار طاق ابرویت را
که داد این تاب بند گیسویت را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱
نیست ممکن رامکردن چشمِ جادوی ترا
سایه میبوسد زمین از دور، آهوی ترا
نیستم شایستهگر نظارهٔ روی ترا
سجدهای از دور دارم طاقِ ابروی ترا
پلهٔ نازِ تو دارد نازنینان را سَبُک
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲
صوفیان بردند از ره چشمِ جادوی ترا
در کمندِ وحدت آوردند آهوی ترا
آستینافشانی بی جای این تردامنان
کرد محتاجِ شراری شعلهٔ روی ترا
تندبادِ بی اصولِ چرخِ اربابِ سماع
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۸۸
چه نسبت است به یوسف رخ نکوی ترا؟
برید از دو جهان هر که دید روی ترا