×
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳
در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست
از گل و لاله گزیرست و ز گلرویان نیست
دل گمکرده در این شهر نه من میجویم
هیچکس نیست که مطلوب مرا جویان نیست
آن پریزادهٔ مهپاره که دلبند منست
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۰
بوفایت یکی از خیل نکورویان نیست
چون گل روی تو در گلشن گلرویان نیست
جویمت باز و گمانم که نه آدم باشد
هر که گم کرده ما را بجهان جویان نیست
نه ره کعبه عشقت من تنها پویم
[...]