×
امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۰
تا بستهای به سلسله مشکبو گره
جانهای بیدلانست به هر تار مو گره
عمری گذشت وان گره زلفم آرزوست
یارب مباد در دل کس آرزو گره
زان دم نمیزنم چو صراحی بخون دل
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۲۶
در دل چو غنچه چند کنی رنگ و بو گره؟
واکن به ناخن از دل پرآرزو گره
جز تیغ آبدار درین روزگار نیست
آبی که تشنه را نشود در گلو گره
وقت است شق چو نار شود پوست بر تنم
[...]