گنجور

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

هر چند بر آن عارض گلگون نگرد کس

دل می‌کشدش باز که افزون نگرد کس

کو طاقت نظاره بزمی که بود یار

هم‌صبحت اغیار و ز بیرون نگرد کس

خسرو نگران بر رخ شیرین و ز غیرت

[...]

طبیب اصفهانی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۳

 

سوی قد سرو و رخ گل چون نگرد کس

چون آن قد زیبا رخ گلگون نگرد کس

صیاد به گلشن ننهادی قفسم را

گرداشت شکافی که به بیرون نگرد کس

با خلق جفائی تو ستم پیشه نکردی

[...]

سحاب اصفهانی