گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

از دو چشمش تیر بیرون میشدی

کشته خون آلود در خون میشدی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سیهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

نور از رویش بگردون میشدی

هر نفس حالش دگرگون میشدی

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۲ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

آه و فریادش بگردون میشدی

دم بدم از عشق محزون میشدی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

نور از رویش بگردون میشدی

هر زمان حالش دگرگون میشدی

عطار
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴۶

 

در عاشقی گشتم زبون ای کاش دل خون می‌شدی

عقلم ز سر کردی برون ای کاش مجنون می‌شدی

ای عشق عالم‌سوز من وی برق جان‌افروز من

آتش زدی چون نی به جان ای کاش بیرون می‌شدی

می‌خواست با سبحه به دل زاهد کند زنار من

[...]

آشفتهٔ شیرازی