×
همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۹۹
گه رهزن و گاه رهنمون میآیی
گاهی ز درون گه ز برون میآیی
هر لحظه به کسوهای برون می-آیی
آگه نشود کسی که چون میآیی
ابن حسام خوسفی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۸
در دست مرض گرچه زبون می آیی
برپای روی و سرنگون می آیی
گر بر سرت آسیا همی گردانند
چون سفله ز آسیا برون می آیی
سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۷
چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی
برآمده ز چمن همچو بو نمی آیی
نشسته ام به رهت سینه را سپر کن
چو تیغ بر سرم ای جنگجو نمی آیی
گشاده به خیال تو همچو گل آغوش
[...]