گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴

 

اهل معنی سر به صحرای درونم داده اند

جلوهٔ شیرین نشان قد چونم داده اند

دیگران در انتعاش از نغمه و من در ملال

وه چه ذوقی از نوای ارغنونم داده اند

بسته ام صد رخنه از دین بهر تعمیر حرم

[...]

عرفی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲

 

کوه عقلی و بیابان جنونم داده‌اند

حیرتی دارم از این، کین هر دو چونم داده‌اند

از فلک روزی نخواهم نعمت عشقم بس است

در دل از غم رزقهای گونه گونم داده‌اند

داده اندم بی‌خم و مینا و ساغر باده ها

[...]

فیض کاشانی