گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۱

 

مهتاب برآمد کلک از گور برآمد

وز ریگ سیه چرده سقنقور برآمد

آنک از قلمش موسی و عیسیست مصور

از نفخه او دمدمه صور برآمد

در هاون اقبال عنایت گهری کوفت

[...]

مولانا
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۰

 

از بس که مرا بخت زبون شور برآمد

گر دانه فشاندم به زمین، مور برآمد!

خمیازه کشان رفت دل از بزم وصالش

شد مست به میخانه و مخمور برآمد

چون دید گرانباری سامان تجلی

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹۹

 

تا خنده ازان غنچه مستور برآمد

صبح شکر از چاک دل موربرآمد

از دیدن رویت دل آیینه فروریخت

این لاله مگر از جگر طور برآمد

با مرهم افسرده کافور نجوشد

[...]

صائب تبریزی