گنجور

عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۴۷

 

ای بود تو پیوسته بنا بود آخر

تا کی باشی به هیچ خشنود آخر

از هیچ پدید آمدهای اول کار

گرچه همهای، هیچ شوی زود آخر

۲ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

بدل گفت این چه آتش بود آخر

که ازجانم برآمد دود آخر

۱ بیت
عطار