×
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات » شمارهٔ ۱۲۱
صد بار بگفتم این دل سوخته را
کآبی برزن آتش افروخته را
نشنید و به باد خاکساری برداد
این جانِ به صد خون دل اندوخته را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۲۰۶
غم مردن نبود جان غم اندوخته را
نیست از برق خطر مزرعهٔ سوخته را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹
غم مردن نبود جان غم اندوخته را
نیست از برق خطر مزرعه سوخته را
خامسوزان هوس، لایق این داغ نیند
جز به عاشق منما آن رخ افروخته را
دعوی سوختگی پیش من ای لاله مکن
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۰
گر به گلزار بری آن رخ افروخته را
گل به بلبل نگذارد جگرسوخته را
هر که پوشد ز جهان چشم، نماند بی رزق
طعمه از دست بود باز نظر دوخته را
نکند چرخ تعدی به جگرسوختگان
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱
غم بود چاره حریف به غم آموخته را
بستم از داغ تو بر زخم جگر سوخته را
پردهٔ شرم تو شد حیرت نظارهٔ ما
کرده ای جامهٔ آن تن نظر دوخته را
گر خجالت کش رخسار تو نبود گل باغ
[...]