گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۰۰

 

پیش از گل رخسار تو افروخته بودم

چون لاله به داغ تو جگر سوخته بودم

شد مشت شراری و مرا در جگرافتاد

چون غنچه اگر خرده ای اندوخته بودم

چون شمع درین انجمن از ساده دلیها

[...]

صائب تبریزی
 

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۶۹

 

با سینه غمت را سروکار بست و گرنه

صد بار ز آه سحرش سوخته بودم

یک لحظه فراق توام از دیده فرو ریخت

اشکی که به صد خون دل اندوخته بودم

تا جای خیالت نشود تیره شب هجر

[...]

نیر تبریزی