گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۶

 

من نمی خواهم که چشمم غیر آن رو بنگرد

چشم بد حیف است کاندر روی نیکو بنگرد

حاجت تیر و کمان نبود، فتد مرغ از هوا

یا شب اندر روزن آید ماه و آن رو بنگرد

باد در چشمش ز تیر غمزه میل آتشین

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۷

 

من نمی‌خواهم که چشم غیر در تو بنگرد

چشم بد حیف است کاندر روی نیکو بنگرد

باد هر موی مژه در دیده میل آتشین

گر به نقصان در جمالت یک سر مو بنگرد

حیرتم آید که باد صبح در کویت وزد

[...]

ناصر بخارایی