گنجور

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۰

 

در وفا من بر رهم، ای بی‌وفا بی‌ره توئی

بی قسم باور نخواهی داشتن، بالله توئی

می‌روی چون ماه، جانم تیره می‌ماند چو شب

بی رخت نور از که یابد جان من، چون مه توئی

آنکه بی یادت نیاساید گه و بیگه منم

[...]

ناصر بخارایی
 

شاه نعمت‌الله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۰

 

در عالم حسن بر همه شاه تویی

خوبان همه چون ستاره و ماه تویی

ای نور دو چشم و ای خلیل‌اللّه من

سجاده نشین نعمت‌اللّه تویی

شاه نعمت‌الله ولی
 

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

منجی افتادگان در چه توئی

خون بدست آور که ثارُ الله توئی

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۱۳ - آمدن جبرئیل به یاری سالار جلیل

 

کشته گردی، بر شهیدان شه توئی

خون بهایت ما، ذبیح الله توئی

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۲۴ - رفتن آنحضرت به یاری پادشاه هند

 

دستگیر یوسف اندر چه توئی

رهنمائی کن که خضر ره توئی

نیر تبریزی