گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰۷

 

حلقه ذکر تو، میم دهنی نیست که نیست

خلوت فکر تو چاه ذقنی نیست که نیست

نه همین صبح ازین درد گریبان چاک است

چاک سودای تو در پیرهنی نیست که نیست

ساغر چشم تو در دیر و حرم در دورست

[...]

صائب تبریزی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸

 

عاشق روی تو صاحب نظری نیست که نیست

خاک درگاه توکحل بصری نیست که نیست

نه همی جلوه کند حسن تو در دیده من

جلوه گر حسن تو درخشک وتری نیست که نیست

نه من دل شده تنها ز غمت خون جگرم

[...]

بلند اقبال