گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۸

 

همه سر به سر پاک در چنگ ماست

بر ایوانها نقش و نیرنگ ماست

فردوسی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲

 

مغفر و خفتان به میدان محبت ننگ ماست

همچو کشتی گیر، عریانی سلاح جنگ ماست

گر به راه شوق گردد مرغ با ما همسفر

از پریدن باز می ماند همه گر رنگ ماست

کار سازد هر که ما همدست کار او شویم

[...]

سلیم تهرانی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸

 

دست کلیم داغ دل شعله رنگ ماست

دیوانه کوه طور ز سودای سنگ ماست

یکدانه حرص خاک نشین کرد دام را

افلاس ما ز خاصیت چشم تنگ ماست

یوسف شد از دعای زلیخا عزیز مصر

[...]

سیدای نسفی