گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۹۶

 

ناله ئی کان ز دل چنگ برون می آید

گر بدانی ز دل سنگ برون می آید

صورت عشق چه نقشیست که از پرده ی غیب

هر زمانی بدگرینگ برون می آید

از نم دیده و خون جگر فرهادست

[...]

خواجوی کرمانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳۲

 

اگر از سنگ رگ سنگ برون می‌آید

ریشه غم ز دل تنگ برون می‌آید

باده روح درین شیشه نخواهد ماندن

آخر این آینه از زنگ برون می‌آید

سنگ اطفال به مجنون چه تواند کردن؟

[...]

صائب تبریزی